Latest update آذر ۱۲ام, ۱۳۹۹ ۸:۵۶ قبل از ظهر
خرداد ۰۷, ۱۳۹۵ admin مقالات دیدگاهها برای تحقیق تابعیت بسته هستند
یکی از مهم ترین بحث های بیان شده حوزه زنان در سالهای اخیر، بحث
پایان نامه مدیریت
پایان نامه مدیریت,پایان نامه مدیریت,پایان نامه مدیریت
همسرداری بانوان ایرانی با مردان غیر ایرانی و به جهت افغانی و موارد بسیاری که این زنان فرزندان آنها به آن دچار شده اند بوده است. دامنه و شدت این مسایل تا به آن جایی شدت یافت که مجلس شورای اسلامی را وا داشت تا ماده ۹۷۶ قانون مدنی را بار دیگر مورد نقد قرار دهد. سرانجام چندی پیش مجلس اعلام کرد که در این ماده، تغییراتی صورت داده است تا شرایط اخذ تابعیت برای کودکان زنان ایرانی تسهیل شود.اما تامل بیشتر بر تغییرات اعمال شده، حاکی از تضادها و شرایطی به مراتب دشوارتر است. دکتر بهشید ارفع نیا، حقوقدان و استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو اصلی بیست و چهارمین دوره « کانون وکلای دادگستری»، یکی از حقوقدانی است که از سالها قبل در کتاب ها و مقالات خود نسبت به مغشوش بودن این ماده توجه داده بر بازبینی این قانون اصرار ورزیده است.
ماده ۹۷۶ مهم ترین ماده از شانزده ماده ای است که در مورد تابعیت داریم. به جز شانزده ماده ذکر شده در قانون مدنی درباره مورد تابعیت، در جای دیگری از قانون هم در این باره حرف نشده است. این ماده، هم به نوعی با اهمیت ترین ماده است هم ماده شلوغ مغشوشی است. چرا که قانونگذار عبارت را اینگونه شروع کرده است که “افراد زیر تبعه ایران محسوب می شوند” به این شروع نامناسب ناچار شده است موارد متعددی را در عبارت ذکر نماید . قانونگذار در این ماده اعطای تابعیت از طریق سیسـتم خون سیستم خاک وهم تابعیت اکتسابی در اثر ازدواج یا لزوم شخص را گنجانده است. هیچ لزومی وجود نداشته که ماده را به این صورت وضع کنند. می شد این ماده را در پنج بند جدا از نوشت تا درباره هر تامل کافی صورت گیرد. به هر حال این ماده از هفت بند تشکیل شده است که بند یک آن یک سری اعمال های قانونی را بیان کرده است. این بند می گوید هر فردی که در ایران زندگی می نماید ایرانی محسوب می شود ، مگر اینکه دلایل مسلم بر غیر ایرانی بودن داشته باشد. این بند احتمال دارد برای زمانی که قانون را تصویب می کردند، به مفهوم سال هزار و سیصدو سیزده که جلد دوم قانون مدنی تصویب شد بند به جا ومعقولی بود. چرا که به هرحال تصویب این ماده بعد از قضیه کاپیتولاسیون بود که ایران حدود قرن به آن دچار بود؛ در آن ایران همچون خوان وسیع ای بود که اتباع خارجی از ایرانیان در ایران حقوق ویژگی ها ی زیادتری داشتند.اما امروز وجود این بند در ماده به نظر من خطرناک است و بایستی این بند از ماده حذف شود.
چرا در شرایط کنونی وجود این بند خطرناک به نظر می رسد؟
من اگر برای مثال افغانی بودم، خیلی آسان با استناد به این بند ثابت می کردم که ایرانی هستم. چرا که این افراد مدارک مسلم خارجی بودن ندارند و معمولا به عنوان پناهنده یا آواره جنگی وارد ایران شده اند به راحتی با استناد به این بند می توانند ثابت کنند که ایرانی هستند . در حال حاضر به هیچ وجه وجود این بند ضروری نیست. من درباره لزوم حذف این بند از ماده ۹۷۶، نه تنها در کتاب نوشته و همیشه در کلاس هایم بحث کرده ام، بلکه به مجلس شورای اسلامی هم نامـه نوشته ام، اما متاسفانه ترتیب اثری داده نشدهاست.
اشاره کردید که انتقال تابعیت از طریق سیسـتم خون و خاک هردو در ماده ۹۷۶ ذکر شده است. شروط اخذ تابعیت از این دو طریق به چه صورت است؟
بند دوم این ماده درمورد تابعیت مبدا که بر طبـق سیستم خون از بدو تولد محاسبه می شود بحث می نماید . این بند می گوید افرادی که پدری ایرانی دارند، چه در ایران چه خارج از ایران، از طریق سیسـتم خون تابعیت ایران محسوب می شوند. اینجا به هیچ وجه به مادر اشاره ای نشده است، چنانچه مادر هم ایرانی باشد که بهتر مشکلی نیست. چنانچه مادر غیر ایرانی باشد بنا بر بند شش همین ماده از طریق ازدواج با مرد ایرانی به تابعیت ایرانی در می آید باز مشکلی نیست.
بند سه، چهار پنج این ماده سیسـتم خاک را ارزیابی می نماید . در هر سه بند، تولد طفل در ایران شرط مهم است. ولی شرط دیگری نیز در هر یک از سه بند همراه شرط اصلی ذکر شده است. در بند سه، قانونگذار می گوید چنانچه پدر مادر کودکی نامعلوم باشند، بچه تابعیت ایرانی است. این شرط به پشتیبانی از کودکانی که معلوم نیست پدر و مادر آنها چه افرادی می باشند گنجانده شده است که امر زیاد خوب و ضروری ی هم است.در قوانین کشورهای خیلی دیگری نیز چنین قانونی دیده می شود. بند چهارم می گوید فردی که در ایران متولد شده باشد پدر یا مادر خارجی او هم متولد ایران باشند، دارای تابعیت ایرانی است. در واقع قانونگذار در این بند نوعی همبستگی را پیش بینی کرده است و چنین بندی را در ماده گنجانده است. بند پنج هم درباره کودکی حرف می نماید که از پدر و مادری خارجی در ایران متولد شده و تا هجده سالگی یک سال بعد از آن در ایران اقامت کرده باشد که چنین فردی نیز تابعیت ایران است. در بند چهارم این ماده همـواره این بحث بیان بوده است که چنانچه ما به کودک مادر خارجی متولد ایران به صرف اینکه متولد ایران است تابعیت ایرانی می دهیم، آیا نمی بایست به بچه مادر ایرانی که کودکش در ایران متولد شده است تابعیت ایران را دهیم؟ عقل، منطق و فکر سلیم حکم به آری می دهد. کما اینکه از سال ۱۳۵۳نیز این سوال از اداره حقوقی وزارت دادگستری می شد. تا سال پنجاه و سه دادگستری حکم می کرد که به طریق اولی و در مقایسه با بند چهار این ماده، به کوچولو مادر ایرانی تابعیت ایرانی داده شود. سال پنجاه و سه به این فکر افتادندکه پا را تا میزانی فراتر از قانون گذاشته اند، چرا که قانون ذکر کرده است مادر به احتمال زیاد می بایست در ایران به جهان آمده باشد. و نظریه مشورتی اداره حقوقی وزارت دادگستری اعلام کرد که بچه متولد در ایران از مادر ایرانی را دارای تابعیت می دانیم که خود مادر متولد ایران باشد. در واقع همان دو شرطی را که در بند چهارم جهت مادر خارجی عنوان کرده است، برای مادر ایرانی نیز منظور کردند. بعد از انقلاب نیز در سال ۱۳۶۳ نظریه مشابه ای را اداره حقوقی وزارت دادگستری بار دیگر اعلام کرد تاکید کرد که بچه ایرانی متولد از مادر ایرانی به شرطی دارای تابعیت ایرانی است که مادر متولد ایران باشد.
در کل شرایط اخذ تابعیت ایران برای فرد غیر ایرانی به چه صورت است؟
ماده ۹۷۹ قانون مدنی چهار شرط را جهت اخذ تابعیت ایرانی منظور کرده است. اول اینکه فرد بایستی لااقل هجده سال تمام داشته باشد. دوم اینکه لااقل پنج سال در ایران زندگی کرده باشد. شرط سومی که قانونگذار بیان کرده است عدم سو پیشنه جرایم سیاسی غیر سیاسی جهت متقاضی تابعیت است و دست انتها اینکه متقاضی از خدمت نظام وظیفه فراری نبوده باشد. بهتر ! به جز شرط آخر- که آن هم جهت کودکان حاصل از همسرداری زن ایرانی و مرد غیر ایرانی مصداق چندانی نداشته است- تمام این شروط همین هم اکنون هم در ماده ۹۷۶ از سالها قبل ذکر شده است. ضمن اینکه باز از ایرانی بودن مادر هیچ سود بهره ای نصیب کوچولو نشده است من نمی فهمم این تمام سروصوت تبلیغاتی که مجلس ماده ۹۷۶ را اصلاح کرد چیست! قانونگذار تاجی بر سر فردی نزده و چیزی را تغییر نداده است. در بند پنجم این ماده از سالها قبل امری مشابه پیش بینی شده بود و همچنین شرایط اخذ تابعیت بعد از هجده سالگی جهت فرد را نه تنها تسهیل نکرده که دشوارتر هم نمودند.
طبق قانون زن ایرانی در چه صورتی تابعیت ایرانی را از دست می دهد؟
ماده ۹۸۷ قانون مدنی می گوید زن ایرانی که با مرد خارجی همسرداری می نماید تابعیت ایرانی را حفظ می نماید ، مگر اینکه طبق قانون کشور شوهر، تابعیت آن کشور بر او تحمیل شود. اینجا حاکمیت ایران می گوید همسرداری این زن ایرانی که با مرد افغانی همسرداری کرده است قانونی نیست، چرا که از وزارت امور خارجه اجازه نگرفته است. ولی نکته قابل تذکر این است که چنانچه این ازدواج قانونی نیست، پس تغییر قانونی هم صورت نگرفته است.چنانچه دولت نتوانسته از مرزهای به بهتر ی حفاظت نماید ، این مساله پدر مادر بی سواد روستایی که از فرط استیصال و فقر یک دختر کوچک را به مردی افغانی داده اند و هیچ هم از قانون و اجازه گرفتن از وزارت امور خارجه ندارند نیست. وزارت امور خارجه جهت فیصله دادن به این غائله بالاخره طرحی را به مجلس ارائه کرد که بچه های متولد از مادران ایرانی را با حذف شرطی که مادر نیز حتمـا متولد ایران باشد، تابعیت ایرانی دهید. یعنی فرق حداقلی بین اینکه مادر بچه ایرانی باشد یا غیر ایرانی را احساس کنیم. تیرماه بود که اعلام کردند این طرح را مجلس رد کرده است. تا بالاخره همین چند روز پیش شنیدیم که مجلس به کودکان مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی که در ایران متولد شده اند، بعد از هجده سالگی تابعیت ایرانی می دهد که همان گونه که گفتم هیچ چیز تازه ای نبود از سالها قبل در همین ماده ذکر شده بود.
پس در واقع در بحث تابعیت، ایرانی بودن مادر امتیازی محسوب نمی شود.
نه تنها امتیاز مثبتی در نظر گرفته نمی شود، حتا به نظر می رسد به عنوان امتیازی بد هم محسوب می شود! من موردی داشتم که یک دختر در خانواده ای که پدر هندی و مادر ایرانی بود متولد شده بود. دخمل هجده ساله و برادرش بیست و پنج ساله بود. پسر در لندن زندگی می کرد و زمانی که زمان تعویض شناسنامـه ها شد، پسر از طریق سفارت در لندن شناسنامـه را تعویض کرد هیچ مشکلی هم پیش نیامد. روزی که پدر دخمل جهت دریافت شناسنامـه او به اداره ثبت احوال رفت، مامور می پرسد شما اهل کجا هستید و پدر جواب می دهد که هندی است.مامور ثبت احوال شناسنامـه دخمل را از پدرش پس گرفته می گوید که این شناسنامـه باطل می شود. شما تاکنون شنیده اید که فردی زنده باشد شناسنامـه او را باطل کنند؟وقتی به من وکالت دادند، به اداره ثبت احوال رفتم و دیدم ابلاغی قانونی از ان نوعی کرده اند که ما وکلا به این نوع ابلاغ ها می گوییم « ابلاغ درون جوی.» از آن دست ابلاغ هایی که می خواهند به دست شخص مورد نظر نرسد. ابلاغی که اصلا به نشانی این خانواده نیست اعلام کرده اند ظرف ده روز می توانید بیایید تا به تصمیمی که برای مورد شما گرفته شده است اعتراض بکنید . وقتی هم در واقع به اینها ابلاغی نشده است طبیعتا شکایتی هم نکرده اند ثبت احوال طرفه شناسنامـه دخمل را باطل کرده بود.این سوال بیان می شود که قانون شناسنامـه ای را هم اکنون بجا یا بی جا برای فردی صادر کرده است این دختر هجده سال با این شناسنامـه زندگی کرده است، برادر این دختر با شرایطی مساوی شناسنامـه اش بی دردسر صادر شده است و هیچ مشکلی پیش نیامده است، چطور به خود مجوز می دهید شناسنامـه یک دختر هجده ای ساله ای را باطل بکنید که زنده است و سالها با همین شناسنامـه صادره خودتان زندگی کرده است؟ قرارداد ۱۹۳۰لاهه می گوید کشورها نباید اجازه دهند هیچ فردی بی تابعیت باشد و آنوقت ما اینگونه فردی را بی تابعیت می کنیم. در حالی که من دیده بودم که شناسنامـه هایی که برای این افراد که از پدر غیر ایرانی متولد شده بودند صادر می شد، در بالای صفحه اول جمله «در اجرای بند چهار ماده نهصد و هفتاد و شش» نوشته می شد. در واقع بر مبنای همان چیزی که اداره حقوقی وزارت دادگستری نظر داده بود، این شناسنامـه ها صادر می شد تا زمانی که این قانون اصلاح نشده است، همین روش می بایست ادامه پیدا می کرد.
چند روز پیش دولت بحرین برای اولین بار اعلام کرد که به کودکان زنان بحرینی که با مردان غیر بحرینی ازدواج کرده اند تابعیت بحرینی خواهد داد. وضعیت دیگر کشورهای منطقه در بحث اخذ تابعیت از مادر به چه صورت است؟
من در کتاب خود مقایسه تطبیقی بین قانون ایران و دیگر کشورهای مسلمان منطقه انجام دآدم . متاسفانهبقیه کشورهای منطقه با کمی فرق ، وضعیت مشابه ای دارند. جهت مثال اگر در ایران قید حداقل پنج سال زندگی در ایران جهت اخذ تابعیت ایرانی ذکر شده است، در عراق این میزان ده سال است. ضمن اینکه در تمام کشورهای منطقه، کماکان بحث انتقال تابعیت از طریق سیستم خاک مود بحث است برخلاف بسیار زیاد ی کشورهایی که حقوق مساوی زن و مرد رابه رسمیت شناخته اند، هنوز هیچ صحبتی از انتقال تابعیت از طریق خون بیان نیست.
زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی و عمدتا افغانی ازدواج کرده دچار چنین وضعیت مغشوشی شده اند، می توانند به گذاشته ای بین المللی شکایت کنند؟
بله. این افراد حق دارند به عنوان اتباع ایرانی که دولتشان از آنها پشتیبانی نمی نماید ، به مراجع ذی صلاح بین المللی شکایت کنند. دولت ها وظیفه دارند از اتباع پشتیبانی های لازم کافی کنند. آیا زن ایرانی که با مرد افغانی همسرداری کرده است مرتکب گناه کبیره شده است؟ مدام از تلویزیون اصول روش ی رانندگی روش داده می شود که زیاد بهتر است، ولی جهت چه یک بار روش نمی دهید که زن ایرانی اگر بخواهد با مرد غیرایرانی ازدواج نماید باید از وزارت امورخارجه اجازه گیرد؟ جهت چه پیشگیری نمی بکنید تا این بانوان در چاه ویل نیفتند و بعد هم هیچ پشتیبانی ی از آنها به عمل نیاید؟ مرد افغانی که به ایران آمده است، ش جنگ و آوارگی عدم کنترل دولت ایران بر مرزهایش بوده است.اگر دولت در زمینه کنترل مرزها ضعیف عمل می نماید ، تاوانش را بانوان ایرانی باید دهند؟ نیز اکنون هم که با تصویب این قانون تازه انگار بچه اصلا از پدر متولد می شود و اصلا مادر هم ندارد مهم هم نیست مادر این کودک چه کسی است! من متاسفم که تاوان تمام چیز را تنها زن ایرانی است که بایستی بپردازد بس.
آذر ۱۰, ۱۳۹۷ دیدگاهها برای معرفی طرح توجیهی راه اندازی رستوران سنتی بسته هستند
معرفی طرح توجیهی راه اندازی رستوران سنتی در این مطلب می خواهیم به معرفی طرح توجیهی رستوران سنتی برای شما...مهر ۰۱, ۱۳۹۷ دیدگاهها برای دسترسی محدود کودکان پناهنده به آموزش/ خودداری مدارس انگلیس از پذیرش دانش آموزان پناهنده بسته هستند
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ دیدگاهها برای اردوی دانشجویان جدیدالورود دانشگاه امیرکبیر هفته آینده برگزار میمی شود بسته هستند
شهریور ۳۰, ۱۳۹۷ دیدگاهها برای رکابزنی ۲ عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه از دریاچه ارومیه تا دریاچه وان بسته هستند